
آنچه در دوران مبارزات انقلابی در زنجان گذشت
با بررسی و مرور منابع و اسناد انقلاب اسلامی ملاحظه میشود که گروههای مذهبی زنجان از جمله نخستین شهرهایی بودند که پس از آغاز مبارزات امام خمینی(ره)، به جریان مبارزات پیوستند و با آن همراهی کردند. افراد برجستهی این گروه کسانی بودند که همواره به قم رفت وآمد میکردند و برخی نیز حوزه و درس امام را درک کرده بودند. از معروفترین چهرههای انقلابی که رهبری مبارزات را به عهده گرفتند، میتوان به آقایان سید هاشم موسوی، سید مجتبی موسوی، سیدعزالدینحسینی، قربانعلی ذوالقدر، حاج رضا فقاهتی و غیره اشاره کرد که هرکدام درمقاطعی از سال ۴۲ تا ۵۷ در مبارزات حضور جدی داشتند.
از نکات جالب و قابل توجه در مبارزات مردم زنجان با رژیم سلطنتی این بود که برخی از رهبران مذهبی مخالف در شهر از اواخر دههی ۴۰ و تا اواسط دههی ۵۰ برای رسیدن به هدف نهایی، یعنی ساقط کردن رژیم شروع به کادرسازی نمودند. بدین شکل که از طریق فعالیتهای علمی و فرهنگی سعی در جذب جوانان و افراد مستعد، پرورش و بازسازی فکری و ایدئولوژیکی ایشان داشتند، تا بدین طریق هم در مقابل فعالیتهای مخرب فرهنگی رژیم بایستند و هم جهت مبارزه، نیروهای قابل اطمینان واتکاء داشته باشند و دیگراینکه در مقابل فعالیتهای گروههای چپ ومارکیست مصونیت ایجاد نمایند.
از جمله میتوان به تشکیل انجمنهایی مانند: «انجمن جوانان عصر مهدیه» با محوریت مرحوم حجتالاسلام سید مجتبی موسوی، «مکتب تشیع» با مدیریت حاج بیوک خاتمی، «مکتب جعفری» در مسجد اسحاق میرزا با محوریت آقایان شجاعی و مرحوم سید مجتبی موسوی اشاره کرد که در این اجتماعات افراد مختلف به تفسیر قرآن و نهج البلاغه با ایدئولوژی انقلابی میپرداختند.
از اقدامات مهمی که از ماه رمضان سال۵۵ توسط متولّیان برخی مساجد در جهت ایجاد و تعمیق بخشی ایدئولوژی انقلابی در میان مردم شهر زنجان صورت گرفت، دعوت از برخی وعّاظ و سخنرانان غیر بومی برای سخنرانی در ایام ویژهای مانند ماه رمضان و محرم بود که پیش قدم این حرکت متولّیان مسجد دمیریه بودند که پس از آن، مساجدی مانند ولیعصر(عج) و حسینیهی اعظم نیز از آن تأسی گرفتند. این جریان که پیش از انقلاب اسلامی شروع شده بود، در ایام اوج انقلاب نیز در زنجان ادامه یافت و افراد سرشناس و مهمی در این ماجرا به سخنرانی و خطابه پرداخته و روحیهی انقلابی مردم زنجان را تشدید و تهییج کردند.
از معروفترین چهرههایی که در سخنرانیها حضور داشته و تأثیرگذار بودند میتوان از آقایان علی اکبر رضوانی، هادی غفاری، عبدوس و آیتا… مشکینی نام برد.
با آغاز انقلاب اسلامی که به اتفاق نظر محققان، پس از قیام ۱۹ دی ۵۶ مردم قم شروع شد، شهر زنجان نیز از جمله شهرهای پیشرو در انجام راهپیماییها و تظاهرات علیه رژیم بود. مبارزات انقلابی مردم زنجان در مقایسه با سایر شهرهای کشور از ویژگیهای منحصر به فردی برخوردار است.
از جمله ویژگیهای برجستهی انقلاب مردم زنجان میتوان به این نکته اشاره کرد که، زنجان از نخستین شهرهایی است که پس از قم اقدام به تظاهرات علیه رژیم نموده است. زمینههای بسیج سیاسی مردم زنجان از تابستان سال ۵۶ باحضور سخنرانانی مانند علی اکبر رضوانی، آیتا… مشکینی و هادی غفاری به مرکزیت مسجد ولی عصر و با هدایت آیتا… سید هاشم موسوی فراهم شده بود.
نخستین تظاهرات مردمی در زنجان علیه رژیم از ساعت ۹ شبِ ۲۵ دیماه ۵۶ انجام گرفت. بهانهی آغاز راهپیمایی نیز ممانعت نیروهای امنیتی از سخنرانی هادی غفاری در مسجد ولیعصر و بستن درهای مسجد بود که وقتی مردم با این حرکت مواجه شدند، به طور خودجوش در دستههای مختلف تجمع نموده، نخستین تظاهرات رسمی را علیه رژیم به پا نمودند.
چهلم شهدای قم بهانهی دیگری بود برای اعتصاب بازاریان و برگزاری مجلس ترحیم برای شهدای قم، که این عمل موجب خشم نیروهای امنیتی رژیم شد. در طول دو ماه باقی مانده تا پایان سال ۵۶ فعالیتهای ساواک از یک سو و برنامهریزیها و فعالیتهای انقلابیان از سویی دیگر ادامه داشت. هر چند که تظاهرات علنی و راهپیمایی انجام نمیگرفت ولی اوضاع، آرامش قبل از طوفان بود. با آغاز سال ۵۷ فعالیتهای انقلابی شتاب بیشتری گرفت. به طور پراکنده درگیریهایی صورت میگرفت و حملاتی به نیروهای انتظامی و امنیتی توسط جوانان انقلابی انجام میشد.
نخستین اعتراض علنی در سال ۵۷ در شهر زنجان، در روز نهم فروردین یعنی روز چهلم شهدای تبریز اتفاق افتاد. در این روز شهر به حالت اعتصاب درآمده بود و مجلس ترحیم شهدای تبریز برگزار شد. روز دهم فروردین تظاهرات مردمی علیه رژیم با حمله نیروهای انتظامی مواجه شد و عدهی زیادی مجروح و بازداشت شدند. در روز هیجدهم اردیبهشت تشییع پیکر داود میرزایی دانشجوی زنجانی دانشگاه آذرآبادگان تبریز که در آن شهر به شهادت رسیده بود، دلیل دیگری برای تظاهرات علیه رژیم بود. فاصلهی میان اردیبهشت ماه تا شهریور سال ۵۷ با فعالیت فراگیر مساجد به ویژه مسجد ولی عصر مواجه بود که با حضور سخنرانان مختلف بومی و غیر بومی حملاتی علیه رژیم انجام میگرفت.
از پنجم شهریور۵۷ تظاهرات خیابانی دوباره در زنجان آغاز شد. در این تظاهرات مردم انقلابی زنجان نخستین شهید را با نام احمد مرتضایی تقدیم انقلاب اسلامی کردند.
یکی دیگر از مهمترین ویژگیهای منحصر به فرد انقلاب اسلامی در زنجان، حضور زنان در راهپیمایی علیه رژیم بود. برای نخستین بار در کشور و در جریان انقلاب، زنان زنجانی در روز نهم شهریور ماه ۵۷ بدون حضور مردان دست به راهپیمایی آرام زدند، که این حرکت نمادین الگوییبرای سایر شهرها محسوب شد و نشان از آگاهی و هوشیاری زنان زنجان داشت. تظاهرات مردم زنجان علیه رژیم به طور مداوم ادامه یافت. در کنار تظاهرات، اعتصابات مردمی و تعطیلی بازار، مغازهها و مدارس نیز از مهرماه سال ۵۷ تبدیل به یکی دیگر از شیوههای مبارزاتی مردم علیه رژیم شد. از راهپیماییهای برجسته مردم زنجان در ماه مهر میتوان به راهپیمایی ۱۴ مهر به مناسبت چهلم شهید مرتضایی و تظاهرات ۱۵و ۱۶ مهرماه اشاره کرد که در راهپیمایی ۱۶ مهرماه چهار نفر به نامهای اصغر حیدری، عبدالحسین جلیل خانی، منصور اصولی و ابوالفضل آدینهلو به شهادت رسیدند.
روز ۲۴ مهرماه، مصادف با چهلم شهدای ۱۷ شهریور، یکی از عظیمترین تظاهرات زنجانیها علیه رژیم صورت گرفت که در این تظاهرات علاوه بر زخمیهای فراوان، دو نفر به نامهای مجتبی ارفعی زرندی و اسماعیل رستمی به شهادت رسیدند. روزهای ۲۵، ۲۶ و ۲۷ مهرماه تظاهرات همچنان ادامه یافت.
حضور برجسته و پررنگ فرهنگیان و معلمان زنجانی در تظاهرات و راهپیماییها و همچنین سازماندهی و هدایت انقلابیان از ویژگیهای دیگر انقلاب اسلامی در زنجان است. با مروری بر فعّالان اصلی انقلاب در زنجان و بررسی خاستگاه طبقاتی ایشان، معلوم میشود که اغلب آنها متعلُق به قشر تحصیل کرده و از نیروهای آموزش و پرورش و معلمان بودهاند که این خود در جهت همراهی دانشآموزان و خانوادههای ایشان با جریان انقلاب، تأثیرگزار بوده است. اعتصاب معلمان و دانشآموزان و تعطیلی مدارس از راههای دیگر مبارزات مردمی علیه رژیم بود که از همان مهرماه سال ۵۷ در زنجان به دفعات به انجام میرسید.
رویداد منحصر به فرد دیگری که در جریان انقلاب اسلامی فقط در زنجان اتفاق افتاد، راهپیمایی کامیونداران زنجان سوار برکامیونهای خود در روز ۲۹ مهرماه ۵۷ بود، حدود ۴۰۰ کامیون در خیابانهای شهر به راه افتادند و اعتراض خود را به رژیم اعلام کردند. این حرکت که بیش از ۴ ساعت به طول انجامید در نوع خود ابتکاری، جالب و قابل توجه بود که در هیچ شهر دیگری مشابه آن تکرار نشد.
تظاهرات و راهپیماییها در آبان ماه نیز با شدت تمام ادامه داشت. ویژگی این ماه حضور نیروهای گارد شهربانی برای مقابله با انقلابیان در شهر و نیز رادیکال شدن مبارزات مردمی و تخریب ادارات و اماکن دولتی و حمله به نیروهای دولتی توسط مردم و جوانان انقلابی بود. در تظاهرات ۱۶ آبان ماه۵۷ پنج نفر از انقلابیان شهید و ۳۸ نفر مجروح شدند. روزهای ۱۸ و ۲۵ آبانماه نیز شاهد تظاهرات مردمی در شهر بودیم. شدت مبارزات مردمی در آبانماه به حدی بود که خبر تظاهرات و مبارزات مردم زنجان و برخورد نیروهای گارد با ایشان به شهرهای دیگر نیز رسیده بود. تا جایی که در برخی شهرها مانند تهران مردم شعار میدادند: «زنجان شده فلسطین، مردم چرا نشستین»
در آذرماه ۵۷ مبارزات مردمی زنجانیها همپای مردم سایر شهرهای کشور ادامه یافت. روز ۱۰ آذر تظاهرات مردمی انجام گرفت که منجر به درگیری میان تظاهرکنندگان و نیروهای دولتی شد. در این ماه برای مقابله با رژیم شاهد حمله و حتی تیراندازی نیروهای انقلابی به سوی نیروهای دولتی و انتظامی بودیم.
از دیگر ویژگیهای منحصر بفرد انقلاب اسلامی در زنجان این بود که در آذرماه سال ۵۷ عدهای از انقلابیان جمعیتی را تحت عنوان «جمعیت خیریهی اسلامی زنجان» تأسیس کردند تا بدین طریق از کسانی که به خاطر حضور و مشارکت در انقلاب دچار خسران و زیان شدهاند، حمایت و پشتیبانی نمایند. همچنین در دیماه نیز با سرمایهی برخی از بازاریان فروشگاههای تعاونی « اسلام و امام خمینی» تشکیل شد تا بدینوسیله کمبود کالاهای اساسی مردم را که به دلیل اعتصاب و تعطیلی بازار ایجاد شده بود، تـأمین کند. این فروشگاهها شعبات متعددی داشت.
در روز های ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۱۳ و ۱۴ آذرماه تظاهرات مردمی انجام گرفت که در جریان تظاهرات روز یازدهم یکی از انقلابیان به نام نقی بنایی به شهادت رسید. روزهای ۱۹ و ۲۰ آذرماه مصادف با تاسوعا و عاشورای حسینی بود که راهپیماییها در این روزها با شدت بیشتر ادامه یافت.
از نیمهی دوم دیماه به دلیل حضور شاپور بختیار در رأس دولت تعداد، دامنهی تظاهرات و راهپیماییها در زنجان گستردهتر از سابق شد و تقریباً همه روزه، شهر شاهد حضور مردم انقلابی در خیابانها و تظاهرات علیه رژیم بود. در جریان درگیریهای روز ۹ دیماه جوانی به نام محمد شجاعی به شهادت رسید و عدهای دیگر زخمی شدند.
ماه بهمن، ماه پیروزی انقلاب اسلامی، اوضاع در شهر زنجان تقریباً به آرامی سپری شد. به دلیل فرار شاه از کشور، ضعف دولت بختیار، حتمی شدن پیروزی انقلاب و فرار افراد برجسته، وابستهی به دولت به خارج از کشور، دلسردی در نیروهای انتظامی ودولتی حاکم شده بود، به همین دلیل در شهرهایی مانند زنجان برخورد جدی از جانب نیروهای انتظامی با مردم انجام نگرفت.
تنها نقطهی تأسف انگیز در شهر زنجان دقیقاً در شب پیروزی انقلاب اسلامی، یعنی شب ۲۲ بهمنماه ۵۷ اتفاق افتاد.در این شب در نتیجهی درگیری نیروهای شهربانی با مردم انقلابی و تیراندازی مأموران از درون ساختمان شهربانی به مردم، ۴ نفر از انقلابیان زنجانی به نامهای حجّتالاسلام دهستانی، اسماعیل فلاح، نجفعلی خدایی و هدایتا… زمانی به شهادت رسیدند.
اولین تظاهرات زنان زنجان علیه رژیم پهلوی
زنان زنجان روز پنج شنبه ۹ شهریورماه ۵۷ در یک اقدام منحصربه فرد در کشور به صورت مستقل دست به راهپیمایی زدند.دختران چادری زنجان در حالی که عکسهای احمد مرتضایی را در دست داشتند به تظاهرات آرام پرداختند و به طرفداری از آیتالله العظمی خمینی و به مخالفت با دولت شعار دادند؛ آنان در بیشتر خیابانهای شهر به پیادهروی پرداختند و بدون اینکه با دخالت مأموران روبه رو شوند به خانههای خود بازگشتند.
در جریان تظاهرات مردم زنجان در اعتراض به جنایات رژیم پهلوی در سال ۱۳۵۷ احمد مرتضایی فرزند حاج عزت که در راهپیمایی شب ۵ شهریورماه ۵۷ مجروح شده و به تهران اعزام شده بود به شهادت رسید.
دکتر مرتضایی٬ برادر شهید مرتضایی که در مصاحبه با کیهان گفته بود “قتل برادرم قتل عمد بوده و ما سعی میکنیم مأموری را که به سوی او شلیک کرده است بشناسیم و علیه او شکایت کنیم.”
در چنین شرایطی رژیم پهلوی کوشید ماجرا را فردی تلقی کرده و قضیه را فیصله دهد. به طوری که “سادات باریکانی”دادستان زنجان گفت:”به محض وصول شکایت از طرف خانواده مقتول به تعقیب ماجرا خواهیم پرداخت”.
برخلاف تصور و تلاش رژیم در فردی جلوه دادن جرم، طیف انقلابی بلافاصله عکس العمل نشان دادند. آنان در تشییع جنازه با شکوهی که با حضور هزاران نفر برای شهید مرتضایی گرفتند شعارهای تندی علیه رژیم پهلوی دادند.
***مجلس ترحیم شهید مرتضایی***
مجلس ترحیم شهید مرتضایی نیز شکوه خاصی داشت. در این مجلس آقای بیوک خاتمی یکی از روحانیون زنجان سخنرانی کرد. وی در خاطرات خود جریان این سخنرانی را چنین بازگو می کند: “ماه مبارک رمضان بود. من هم مسجدی داشتم و در آن جا منبری داشتیم.یکی از فامیل هایمان به من زنگ زد و گفت:فردا شب مجلس ترحیمی برای مرحوم مرتضایی گذاشته ایم. منبرش را شما عهده دار شوید. من گفتم:آخه من منبر دارم، مسجد دارم٬ نمی توانم که بیایم. گفت:حقیقت این است که ما به چند نفر از منبری ها گفتیم. آنها قبول نکردند و واقعیتش ترسیدند. ایشان هم چنین به من گفتند که با سازمان امنیت که آن وقت رییس آن در زنجان سرهنگ سجده ای بود تماس گرفته اند و از وی ضمنی اجازه سخنرانی مرا به شرطی که “پرت و پلا” صحبت نکنم گرفته اند. قبول کردم و رفتم. محله پر از جمعیت بود. تعدادی هم از تهران آمده بودند.
از آن جایی که جو مجلس سخنرانی آرام نبود من تند صحبت کردم. وسط سخنرانی به من اطلاع دادند که مسجد در محاصره پلیس است و آنان نردبانی فراهم کرده اند تا در پایان سخنرانی من و آقای مشکینی و آقا سیدهاشم موسوی از آن بالا رفته و از پشت بام فرار کنیم. من ناچار در پایان سخنرانی برای این که از حساسیت پلیس بکاهم خطاب به جمعیت گفتم:”شنیدم عده ای بنا دارند در این جا اغتشاش راه بیندازند. آنهایی که اغتشاش می کنند از ما نیستند”. با حرف جمعیت را به نوعی آرام کردم و آنان بدون تظاهر مجلس را ترک کردند. پس از پایین آمدن از منبر آقای مشکینی به من فرمودند: خوب صحبت کردی و هم آن چه لازمه صحبت بود گفتی و هم در آخر خیلی ابتکار به خرج دادی.”
***واکنش زنان زنجان به شهادت احمد مرتضایی***
زنان در زنجان روز پنج شنبه ۹ شهریورماه ۵۷ در یک اقدام منحصربه فرد در کشور به صورت مستقل دست به راهپیمایی زدند. روزنامه کیهان گزارش این راهپیمایی را چنین درج کرد: “دختران چادری زنجان در حالی که عکس های احمد را در دست داشتند به تظاهرات آرام پرداختند و به طرفداری از آیت الله العظمی خمینی و به مخالفت با دولت شعار دادند…آنان در بیشتر خیابان های شهر به پیاده روی پرداختند و بدون این که با دخالت مأموران روبه رو شوند به خانه های خود بازگشتند.”
کیهان در همین شماره عکسی از این راهپیمایی به چاپ رساند که در آن گروهی از زنان در حالی که تقریبا همگی چادرهای مشکی به سر دارند دیده می شوند. آنان در چند ردیف پشت سر هم صفی نسبتا طولانی تشکیل داده و قسمت اعظم خیابان را اشغال کرده اند.

زیر نویس عکس مذکور چنین است:
تظاهرات آرام زنان در زنجان-عصر روز پنج شنبه گذشته گروهی از زنان زنجان در یک تظاهرات آرام و وسیع شرکت کردند. پیشاپیش آنان عکسی حرکت داده می شد که مربوط به یکی از کشته شدگان حوادث اخیر بود. زن ها پلاکاردهایی در دست داشتند که روی آنها خواسته هایشان نوشته شده بود.”
به دنبال این تظاهرات همه روحانیون شهر برای هم دردی با زنان نمازهای جماعت را تعطیل و از رفتن به مسجد خودداری کردند. بازاریان و مغازه داران زنجان نیز از صبح روز پنج شنبه در اعتراض به شهادت مرتضایی مغازه های خود را بسته و شهر را به حالت غیرعادی درآورده بودند.
به گزارش روزنامه اطلاعات روز شنبه ۲ بهمن ماه ۵۷ نیز مغازه های زنجان همچنان تعطیل بود. در این روز گروهی درحدود چهار هزار نفر در حالی که پلاکاردهایی در دست داشتند در خیابانهای زنجان به تظاهرات آرام و سیع پرداختند. تظاهرکنندگان که گروه کثیری از آنها را زنان و دختران با چادرهای مشکی تشکیل می داد ضمن دادن شعار و فرستادن صلوات از خیابان های پهلوی بلوار شاهنشاهی، مولوی، میدان ارک، خیابان فرمانداری، میدان ششم بهمن و خیابان لشگری عبور کردند. به استناد همین خبر عده ای که در تظاهرات شرکت نداشتند در کنار خیابان ها ایستاده بودند و به روی تظاهرکنندگان گلاب می ریختند.
انهدام مجسمه رضاخان و محمدرضا پهلوی در زنجان
در اوایل آبانماه ۱۳۵۷، مردم زنجان ضمن شرکت در یک تظاهرات بزرگ، نسبت به انهدام مجسمههای رضاخان و محمدرضا پهلوی در سطح شهر اقدام کردند. ساواک زنجان درباره شکستن مجسمههای طاغوت در روز ۵ آبان گزارش داد: «به موجب یکى از این تظاهرات که در ساعت ۱۰ روز ۵ آبان صورت گرفت، حدود ۵۰۰۰ نفر شروع به راهپیمایى و شکستن قسمتى از مجسمه رضاشاه (در چهارراه پایین) کردند…»
براساس گزارش هفتهنامه نوید وابسته به حزب توده، مردم زنجان با حمله باکانهاى مجسمه شاه را از میدان شهر به زیر آوردند.
تظاهرات دانشآموزان زنجان در مهر ۵۷/ تظاهرات ۵۰ هزارنفری مردم زنجان علیه رژیم پهلوی

استان زنجان هم همراه با سایر استانهای کشور در مقابل رژیم پهلوی ایستاد. با شروع مهر سال ۵۷ اعتصابات و تظاهرات گستردهای علیه رژیم پهلوی شکل گرفت. در کتاب انقلاب اسلامی در زنجان که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است، درباره حضور قشرهای مختلف مردم زنجان در مبارزات علیه رژیم پهلوی آمده است: نکتهای که بیش از همه در مهرماهدر زنجان خودنمایی میکرد، حضور گسترده دانشآموزان در راهپیماییهای خیابانی بود. آنان از تاریخ ۹ مهر ۵۷ با تعطیلی مدارس وارد جریان انقلابی شدند و از همین رو بیشترین شهدا و زخمیهای این ماه از میان این طیف بود.
هم چنین در این ماه مراسم تشییع شهدای تظاهراتهای خیابانی و یا چهلم شهدای ۱۷ شهریور تهران و چهلم شهید مرتضایی(در ۵ شهریور در تظاهرات علیه رژیم پهلوی به شهادت رسید) نیز در زنجان برگزار شد. نکته قابل توجه در این گونه مراسم، قرینه سازی رهبری مبارزه مردم ایران و شهدای تظاهرات به رهبری نهضت امام حسین (ع) و شهدای کربلا است. در انجام چنین فرایندی حاج اصغر گنج خانلو، مداح مشهور اهل بیت عصمت و طهارت، نقش فوقالعاده مؤثری داشت. با این توضیحات وقایع این ماه مورد بازنگری قرار میگیرد.
مهمترین واقعه این ماه، بحث اعتصابات قشرهای مختلف اعم از اصناف و ادارات دولتی بود. از آن جمله، نخستین گام برای شکستن نظم رژیم حاکم توسط دانش آموزان برداشته شد.
آنان راهپیمایی خود را با تعطیلی مدارس از ساعت ۸:۳۰ روز یک شنبه، ۹مهر ۵۷ آغاز کردند، دانشآموزان در این راهپیمایی به گزارش ساواک: «ضمن دادن شعارهای مضره، با پرتاب سنگ شیشههای بانک صادرات را شکستند» و در چند مورد با مأموران انتظامی به زد و خورد پرداختند. در نتیجه این زد و خوردها حدود سه نفر مجروح و نزدیک به هشتاد تن دستگیر شد.
انعکاس خبر دستگیری دانشآموزان در عصر روز مذکور، مردم را به خیابانها کشاند، آنان به دنبال یک اجتماع در مسجد ولیعصر(عج)، به خیابانها ریختند و تظاهرات آرامی را برپا کردند. تظاهرکنندگان با آرامش و نظم، ساعتی بعد به مسجد یاد شده بازگشتند. آنان به دستگیری تعدادی از دانشآموزان در صبح روز مذکور اعتراض داشتند و خواهان آزادی فوری آنها بودند. هم چنین در عصر همین روز دانشآموزان در مقابل اداره آموزش و پرورش اجتماع کردند و خواستار مداخله مسؤولین این اداره در آزادی دانشآموزان شدند.
دانشآموزان بار دیگر در فردای روز بعد مدارس خود را تعطیل کردند و در اعتراض به دستگیری هم شاگردیهای خود، تظاهرات خیابانی برپا کردند. آنان پس از راهپیمایی در خیابانهای شهر در محل سبزهمیدان (روبهروی شهربانی زنجان) به بست نشستند و خواستار آزادی دستگیر شدگان شدند. مقامات انتظامی، خواست تظاهرکنندگان را برآورده کردند و چهار نفر از دستگیرشدگان را آزاد کردند.
در این هنگام آیتالله حاج سید هاشم موسوی در سخنرانی از تظاهرکنندگان خواست که اگر احیاناً در دو روز گذشته بستگان آنها توسط مأموران انتظامی دستگیر شدهاند، به منزل ایشان مراجعه کنند، تا در این باره تصمیمی اتخاذ کرده و موجبات آزادی آنان فراهم شود. سپس از بازاریان و اصناف خواست تا مغازههای خود را باز کنند و مشغول کسب شوند. همچنین به دانشآموزان توصیه کرد تا در کلاسهای خود حاضر شوند و در پایان، همه تظاهرکنندگان را دعوت به آرامش کرد. روز ۱۴ مهر ۵۷ بار دیگر در زنجان راهپیمایی عظیمی انجام گرفت. این راهپیمایی ۲۰ هزار نفره به مناسبت چهلمین روز شهادت، احمد مرتضایی صورت گرفت. آنان در طول مسیر در حالی که پلاکاردهایی با خود داشتند، به نفع نهضت شعارهایی میدادند.
حاج علی اکبری در خاطرات مکتوب خود، خاطره این روز را چنین نگاشته است: «اربعین شهید احمد مرتضایی فرا میرسید. چون قبلاً مردم از راهپیمایی در این روز مطلع شده بودند در مسجد ولی عصر(عج)، این پایگاه انقلاب، اجتماع میکنند و در ساعت سه بعد از ظهر از مسجد خارج شده و راهپیمایی را آغاز میکنند. در حالی که جلوی راهپیمایان عکس بزرگ امام خمینی جلوهگر بود، هر لحظه بر تعداد تظاهرکنندگان افزوده میشد. مردم پس از عبور از خیابانهای امام خمینی، سعدی، مسگرها در جلو گورستانی که شهید احمد مرتضایی در آن دفن شده بود، توقف و پس از قرائت حمد و سوره، توسط یکی از افراد سازمان دهندهی راهپیمایی سخنرانی تندی شد. سپس دوباره به راهپیمایی ادامه دادند. شعارهایی که به گوش انسان طنین انداز بود عبارت بود از: خمینی خمینی خدا نگه دار تو، میکشیم میکشیم دشمن خون خوار تو، درود بر خمینی ، مرگ بر شاه و بسیاری شعارهای دیگر.
همچنین عکسهایی از امام خمینی، دکتر شریعتی و پلاکاردهایی که بر روی آنها شعارهایی علیه رژیم نوشته شده بود حمل میکردند. هر لحظه هجوم سرسامآور جمعیت برای شرکت در راهپیمایی چشم هر بینندهای را خیره میکرد و به همین علت بلندگوهای ماشین جیپ و بلندگوهای بسیار دیگر جوابگوی مردم در رساندن صدای شعاردهنده نمیشد. همچنین در این راهپیمایی، چون امام خمینی از عراق اخراج شده بودند و جای ایشان معلوم نبود، مردم قاطعانه با فریادهای کوبنده خویش اعلام کردند که اگر یک مو از سر اماممان کم شود تمام کاخها را بر سر تمامی دژخیمان جلاد رژیم پهلوی ویران میکنیم. این تظاهرات در سبزه میدان (روبهروی شهربانی) خاتمه یافت.
«حاج علی اکبری تعداد راهپیمایی کنندگان را بیش از ۵۰ هزار نفر تخمین زده که در میان آنان بیش از مردان، زنان حضور داشته اند.»
روز ۱۵ مهر پس از این که در زنجان شایع شد که دولت عراق امام خمینی را از کشور خود بیرون کرده، بازاریان مغازههای خود را بسته و همراه دانشآموزان و فرهنگیان زنجان اقدام به تظاهرات کردند.
کیهان تظاهرات روز مذکور را چنین گزارش داد:«دیروز دانشآموزان، دانشجویان و معلمان زنجان از رفتن به مراکز آموزشی خودداری کردند و مدارس به حالت تعطیل درآمد. بازاریان زنجان نیز به عنوان پشتیبانی از آنان محل کسب خود را تعطیل کردند. دانشآموزان زنجان در مقابل دبیرستان پهلوی، که آن را در چند روز اخیر دبیرستان دکتر شریعتی نام گذاشتهاند، جمع شدند و در حالی که پلاکاردهایی با خود حمل میکردند و شعار میدادند دست به راهپیمایی زدند. در پیشاپیش تظاهرکنندگان، روحانیون و دبیران آموزشگاههای زنجان حرکت میکردند. این تظاهرات بدون دخالت پلیس چند ساعت بعد پایان یافت. در میان تظاهرکنندگان گروهی زن و دختر نیز دیده میشدند.»
برگزاری نمازجمعه توسط مردم زنجان برای مبارزه با رژیم پهلوی/ اولین نشانههای بسیج سیاسی در زنجان در تابستان۱۳۵۶
علاوه بر این حضور روحانیون مبارزی چون آیتالله مشکینی در زنجان باعث شده بود که فریضهای همچون نماز جمعه به تریبونی برای مبارزه با رژیم پهلوی تبدیل شود.
براساس آنچه آیت الله مشکینی میگوید، در پایان نماز جمعه تابستان ۱۳۵۶ که بعد از مدتها تعطیلی این فریضه در زنجان، اقدام به برگزاری آن کرده بود،تکبیرهای بلند فرستاده میشد که از نگاه همگی حرکتی نمادین از بسیج مردم در مقابل رژیم پهلوی تلقی میشد.