
زنجان از نگاه سفرنامه نویسان خارجی
نجان از معدود شهرهایی است که نامش تحت شعاع گنبد بزرگ سلطانیه قرار گرفته. مسافران خارجی زنجان از عصر قاجار تا کنون سعی کردند در سفرنامههایشان بازار و گنبد سلطانیه را از قلم نیندازند.
شاید زنجان در مسیر معروف شهرهای توریستی ایران قرار نداشته باشد، اما این بدین معنا نیست که پای مسافران خارجی از دهههای گذشته تا به امروز به آن باز نشده باشد. آنچه زنجان را بیش از همه برجسته کرده گنبد عظیمسلطانیه و بازار سنتی شهر است. در این مقاله ابتدا توصیفات شهر زنجان درسفرنامههای مسافران خارجی عصر قاجار را ردیابی کردهایم سپس سری به جدیدترین نظرات توریستها دربارهی جاذبههای شهر زدهایم.
پیر آمده ژوبر فرانسوی یکی از اولین مسافرانی است که در عصر قاجار به ایرانآمد. او حدود سال ۱۱۹۰ شمسی به زنجان سفر کرد. ژوبر درباره شهر زنجان نوشت:
«زنجان دو هزار خانه و بازاری زیبا دارد. در این بازار، قالی، نمد، بافتههای پشمی، ماهوت، اسلحه، باروت و ساچمه خرید و فروش میشود. کاخخان بزرگ و بنای آن زیبا است».
نقشه قرن شانزدهمی از زنجان
موریس کوتز بوئه، که در سال ۱۱۹۶ هجری شمسی همراه با سفیر روسیه به ایران آمد، دربارهی زنجان مینویسد:
«زنجان شهر زیبایی است. دیوارهای آن به برجهای کوچک ختم شده، مربعشکل هستند و پنجرههای چوبی سبزرنگی دارند. ما به تماشای بازار زنجان هم رفتیم اما متأسفانه در نهایت فقر و کثیفی بود».
بارون فیودورکوف روس در سال ۱۲۱۳ شمسی از حضورش در روستای سلطانیهی زنجان نوشته است:
«این روستا به خاطر ویرانههای مسجدی معروف شایان توجه است. این مسجد از لحاظ ارتفاع و بزرگی از تمام بناهای ایران مرتفعتر است و میتواند با بزرگترین ساختمانهای اروپا برابری کند. گنبد بسیار بزرگش را دوازده مناره احاطه کرده است که فقط سه منارهی آن کاملاً سالم مانده، بقیه به علت مرور زمان آسیب دیده است.
نقشه قرن شانزدهمی از سلطانیه
آنچه دربارهی این مسجد باعظمت برایم تعریف کردهاند بدین قرار است که در قرن پانزدهم، سالش را به یاد ندارم، شاه خدابنده، که پادشاهی فوقالعاده مؤمن بوده، تصمیم میگیرد آرامگاه مطهر حضرت علی را از نجف اشرف به جایی منتقل کند که شایستهی پیکرش باشد. از این رو دستور میدهد مسجدی عظیم در سلطانیه بسازند.
در یکی از روزهایی که کار این بنا در شرف اتمام بود، شاه خدابنده حضرت علی را در خواب میبیند که به وی فرمان میدهد او را در همان آرامگاه خودش به حال خود بگذارد و مسجد باعظمتی که برایش تدارک دیده مرقد خود خدابنده خواهد شد؛ زیرا او بعد از یک سال خواهد مرد. خدابنده نمیخواست در جایی دفن شود که برای امام اختصاص داده شده بود؛ به همین خاطر عمارت کوچکی در کنار مسجد بنا کرد تا در آنجا به خاک سپرده شود».
نقاشی اوژن فلاندن از گنبد سلطانیه
اوژن فلاندن، جهانگرد معروف فرانسوی، حدود سال ۱۲۲۰ شهر زنجان را به صورت کلی توصیف کرده است:
«زنجان بازاری بزرگ و وسیع و مسجدی عظیم دارد. اما چیزی که بیشتر جلب توجه میکند قصری است که سفیر و بعضی از اعضای سفارت فرانسه در آن منزل کردهاند. دور زنجان را بهترین باغهای بزرگ و کاخهای قشنگ احاطه کرده است. این کاخها اتاقهایی باشکوه و سقفهایآینهکاری و خاتمکاری شده دارند».
لیوت استوارت، افسر انگلیسی، در سال ۱۲۲۹ دربارهی باروی دور شهر زنجان نوشت: «باروی گلی دور شهر، با برجهایش، بیش از هر چیز چشمگیر و باابهت است».
نقاشی اوژن فلاندن از دیوار شهر زنجان
کنت آرتور دو گوبینو، نویسنده و شرقشناس فرانسوی، در سال ۱۲۳۳ هجری شمسی در سفرنامهاش حین صحبت از شرایط اقلیمی و بناهای ایران به مسجد خدابنده در سلطانیه اشاره دارد:
«در سلطانیه، هنوز مسجد خدابنده باقی است ولی رو به ویرانی گذاشته. این مسجد اگر خراب نمیشد، بزرگترین عبادتگاه مسلمانان در جهان به حساب میآمد. اما افسوس که نامرغوب بودن مصالح ساختمان مسجد و دقت نداشتن نسلهای بعد به تعمیر این بنای تاریخی آن را به صورت خرابه در آورده است.
عکسی از گنبد سلطانیه، حدود سال ۱۲۴۰
سلطانیه روزی پایتخت کشور بوده و عظمت و شکوه بسیار داشته است اما امروز جز یک قصبهی کوچک چیز دیگری نیست.
غیر از مسجدی که ذکرش گذشت، در سلطانیه، دیوار بزرگی وجود دارد که از خارج دارای سنگهای تراشیده است اما از داخل با سنگهای بیقواره پر شده. قدری دورتر از آن، در شمال سلطانیه، یک امامزاده، که دارای گنبد است، به نظر میرسد. در سمت مشرق، روی تپه، قصری هست که بانی آن فتحعلی شاه بوده و پادشاه کنونی، یعنی ناصرالدینشاه، آن را تعمیر کرده است.
جلگه سلطانیه وسعت بسیاری دارد و تا چند سال پیش هم شاه تابستانها به سلطانیه میآمد و فصل گرما را در اینجا میگذرانید؛ زیرا سلطانیه دارای آب و هوای ییلاقی است ولی گاهی از اوقات بادهای سختی در سلطانیه میوزد و باعث زحمت بسیار میشود».
از سفرنامههای عصر قاجار که بگذریم، با کمی گشت زدن در سایت tripadvisor درمییابیم که امروزه نیز پای گردشگران خارجی به زنجان باز میشود و همچنان گنبد سلطانیه در صدر جاذبههای زنجان قرار دارد. در ادامه نظر توریستها دربارهی بعضی از دیدنیهای زنجان را با هم میخوانیم.
گنبد سلطانیه
توریست آمریکایی در اسفند ۹۴ گنبد سلطانیه را الماسی پنهان در کشور بناهای زیبا دانسته است:
«بنای سلطانیه یکی از بلندترین گنبدهای جهان را دارد. همیشه خواندهایم که جهان جدید با رنسانس شروع شده و رنسانس هم با گنبدسانتاماریا دلفیورهی فلورانس آغاز شد. گنبد فلورانس همان ساختار گنبد سلطانیه را دارد اما سلطانیه حدود صد سال قدیمیتر است. آیا این شگفتانگیز نیست؟ شاید باید در نقطه عطف دانستن رنسانس تجدید نظر کنیم. ما ساعتها در آن محوطه ماندیم. یکی از جاذبههای مورد علاقهام در شمال ایران بود».
کلیسای سانتاماریا دل فیوره فلورانس، قرن ۱۸
گردشگر تایوانی در آبان ۹۶ دیدار از این میراث مرموز جهانی را توصیه کرده:
«این بنا حدود ۷۰۰ سال پیش با طراحی داخلی بسیار زیبا ساخته شد. شما میتوانید ببینید که چطور مردمان آن زمان با خرد و مواد طبیعی این گنبد بلند را ساختهاند. واقعاً ارزش دیدن دارد. یونسکو این آرامگاه را یکی از برجستهترین نمونههای معماری ایرانی دانسته است. در ۳۰ کیلومتری آن، شهر زنجان قرار دارد که میتوانید به بازار سنتیاش سری بزنید. پیشنهادم این است که دیدار از زنجان و سلطانیه را در یک روز قرار دهید».
توریستهای فیلیپینی در گنبد سلطانیه، عکس از حسین خمسهای
مسافر استرالیایی در آبان ۹۶ گنبد سلطانیه را «جذاب» دانسته است:
«ما داشتیم در جاده میراندیم که این گنبد در زاویه دیدمان قرار گرفت. معماری نمای بیرونش کاملاً دراماتیک است. زمانی نمای درونش هم با طراحی و کاشیکاریها تأثیرگذار بوده. هنوز هم دارند درونش را مرمت میکنند پس انتظار دیدن داربست را داشته باشید. ما از پلهها بالا رفتیم تا در قسمت بالاییاش قدم بزنیم، آنجا نزدیک آجرکاریها بسیار چشمگیر است. ارزشش را دارد که با فراغ خاطر از آنجا دیدن کنید و از آن بنای تاریخی لذت ببرید».
موزه باستانشناسی و مردان نمکی
گردشگر اتریشی در شهریور ۹۶ از دیدن مومیاییهای نمکی هیجانزده شد:
«موزه باستانشناسی زنجان درون عمارتی قجری در میدان اصلی زنجان واقع شده است. اتاقی در این موزه هست که درونش انسانهای مومیاییشده را نگه میدارند. آن پنج نفر را از معدن نمکی در نزدیکی زنجان کشف کردند. از ۲۵۰۰ سال پیش که اینها درون معدن گیر افتادند، به واسطهی نمکی که آنها را فراگرفته بود، هنوز میتوان موها و لباسها و کفشهایشان را دید. یکی از آنها را به موزه ملی منتقل کردهاند».
توریستهای فرانسوی جلوی موزه مردان نمکی زنجان، عکس از حسین خمسهای
بازار سنتی
مسافر سوئیسی در دی ۹۶ به این بازار جالب رفت: «بازار خوب و کوچکی است؛ در واقع یکی از بهترین بازارهایی بود که تا به حال رفته بودم. البته بزرگترین بازار ایران نیست. جو خیلی خوب و معماری قابل ملاحظهای دارد. بهترین قسمتش بخش چاقوها و ظروف مسیاش بود. بازارمیوهاش هم رنگارنگ است. اگر به زنجان رفتید، در بازار بگردید و از فضایش لذت ببرید».
موزه رختشویخانه
توریست انگلیسی در خرداد ۹۶ پس از دیدار از موزه رختشویخانه گفت در ابتدا به نظرش جای فرسوده و رنگ و رو رفتهای آمده اما بعد نظرش تغییر کرده:
«حدود ۷۰-۸۰ سال از عمر ساختمان موزه میگذرد. اینجا رختشویخانهی شهر بوده است. صحنههای شستشو را به خوبی با ماکتهایی بازسازی کردهاند. معماری بنا نیز منحصر به فرد است. آنجا همچنین کارگاهی هست که کفشهای ایرانی سنتی درست میکند».
توریستهای آلمانی و اسپانیایی در موزه رختشویخانه زنجان، عکس از الهه رجبی