غلامرضا عینی‌فرد

غلامرضا عینی‌فرد از هفت سالگی شروع به نوحه خوانی کرد در سن هشت تا دوازده سالگی نوحه خوان محله شدند متولد زنجان هستند و از خانواده روحانی، نه اینکه پدرشان روحانی باشد بستگان درجه یکشان روحانی هستند .از جمله پسر عموی پدر بزرگ مادریشان آیت‌الله العظمی حاج ظواهر زنجانی که مزارشان در نجف اشرف میباشد. که حتی مقام معظم رهبری تشریف برده بودند زنجان به اکابر علما اشاره کردند یکی از آنها آیت الله حاج ظواهر زنجانی بود… از دروان مدرسه نوحه خوان شدند و مشهور شدند بعد وارد دبیرستان شدند فضای دبیرستان مناسب نبود در امتحانات ثلث اول سال دهم از دبیر ستان قبول شدند با  مدرک نهم آن موقع، با تشویق علمای بزرگ زنجان که در مقدمه بعضی کتابهایشان نوشتهاند ایشان به حوزه رفتند و دوران تحصیل سطح را تمام کردند و قرار بود معلم بشوند و وارد سلسله  اهل منبر بشوند ولی بعضی عوامل و مسائل باعث شد که نتوانستند معلّم بشوند.(سایت هیأت سیاه پوشان)

 مثلا یکی(از دلایل آن) شهرت در مداحی، والا حدودا اگر از هفت سالگی حساب کنیم حدودا پنجاه سال است که  ایشان دراین آستانه قدم میزنند ونه جلد دیوان چاپ کردند:

  •  بهنام ارشاد زینبیه

که فقط فارسی میباشند، بعد اعجاز زینبیه، اعجاز زینبیه هم یک کتابی است در حد خودش نادر یعنی از مدینه به مدینه صد ونود نه ترکیب بنده که آقایان بزرگان شعرا میدانند که ترکیب بند خودش یک صنعتِ که نوعی مقتل منظوم میباشد. هفتم هم «راز زینبیه» است وکتاب دیگری که فقط حالات حضرت زهرا(س) است بهنام «روضه الزهرا(س)» ودر اواخر سال۸۵ دیوان «باقیات زینبیه» را چاپ کردند دو سه جلد منظوم و یک دیوان نثر هم انشا الله آماده چاپ است.

محل سکونت

یک مداح ایده آل که مورد توجه اهل بیت است تا آن حدی که”لا یکلف الله نفسا الا وسعها” که خداوند در قرآن میفرماید: که ما به اندازه استعداد شما از شما تکلیف میخواهیم. در اون حد مداح زحمت بکشد به سکوهای مرتفعی میرسد و به این دیوانها اگر دقت بفرماید دوجلد دوجلد هم قافیه اند ارشادفریاد پیمان طوفان این هم باقیات جلد دهم خاطرات زینبیه است. ایشان درمحله‌ ای به نام حیدریه چشم به جهان گشودند. پدرشان کاسب بود. و در کسوت سقایی آب‌رسان منازل و مساجد و مدارس بود. البته سقایی یک سلسله مقداری بود که در سطح کشور مشغول بودند. به نظر ایشان در عین حال که کاسب بودند خدمت بزرگی میکردند. بعدها مسجدی به نام باب‌الحوائج ساخته شد. و ایشان از فیوضات آن مکان مقدس بهره‌مند شدیم همسایگان و عالم خوبی داشت. از سن شش سالگی نوحه‌خوانی در وجودشان محسوس بود و در هفت سالگی رسماً در محله خودشان هیئت خردسالان حضرت علی اصغر(ع)را تأسیس کردند و نوحه خوانی را شروع کردند.

خاطرات دبستان

یکی از خاطرات وی در دبستان این است که در کلاس من خواندم و دانش آموزان جواب دادند. البته ناگفته نماند تعطیلات تابستانی شروع شد و به مدرسه میرفتیم برای گرفتن مدرک تحصیلی کلاس ششم تا راهی دبیرستان شویم و در دبیرستان هم کاملا بچه‌های کلاس می‌دانستند من در هنر نوحه خوانی بی‌تفاوت نیستم، نمیتوانم بگویم عاشق بودم، چه کلمه عشق برایم روشن نشده بود. مدتی ادامه تحصیل دادم تا ریشه سقایی خشک شد و منبع آب و لوله کشی جهت آب رسانی مایحتاج مردم را برطرف کرد.

والدشان در این حرفه امرار معاش میکردند تا از دنیا رفتند.

  • صاحب عزت نفسی بود

رحمه الله علیه. بعد از دبیرستان راهی حوزه علمیه شده و مکتب را تمام کرد. مقداری از شروع رسائل گذشته بود که انقلاب شد و حوزههای علمیه مثل سایر مراکز دانشگاهها در سطح کشور، در مسیر انقلاب قرار گرفتند. اما در تحصیلات حوزوی هم مداحی میکردند. مجالس بسیار پرشور و حالی مساجد و منازل ما را مجذوب کرده بود که به فکر دیگر نمیافتاد. یعنی

آیات عظام شهر عزالدین، واسعی،صانئی میفرمودند: معلم شود حتی اساتید حوزه میفرمودند با لباس شخصی در جلسه درس که همه و همه روحانی و معمّم هستند شرکت نکنید. لذا بنده ناچار عبا به دوش میکردم تا همین طور که عرض کردم انقلاب شد و جو حوزه عوض گردید.

اگر مطالب در مورد علمای زنجان می دانی با ما به اشتراک بگذارید.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا