
نگارگری
شواهدی مربوط به این هنر از دوران تاریخی گذشته در زنجان باقی نمانده است، لیکن وجود سلطانیه، در نزدیکی زنجان، بعنوان یکی از مراکز قدرت و پایتخت ایلخانان از سویی و علاقه پادشاهان ایلخانی در تبدیل شدن مراکز قدرت به مراکز فرهنگی ، هنری و علمی، از سوی دیگر، احتمال وجود هنرمندان متبحر در رشته نگارگری و کتاب آرایی در سلطانیه را بیشتر می نماید.
از استادان بنام معاصر این رشته در زنجان، می توان به استاد رضا اصل نجفی، اشاره نمود.
هنر نقاشی قبل از اسلام:
تاکنون در نواحی فلات ایران آثاری پراکنده مشتمل بر تندیسهای گِلی، صخره نگاره ها، سفالینه های منقوش و مُهر های محکوک شناخته شده اند که ما را تا حدی با زندگی مادی و معنوی ساکنان این خطه در اعصار قبل از تاریخ آشنا می کنند.
صخره نگاره های منطقه کوهدشت لرستان، که صحنه های رزم و شکار با تیر و کمان و حیواناتی چون اسب، گوزن، بز کوهی و سگ را نشان می دهند، از جمله قدیمی ترین آثار تصویری یافت شده در ایران به شمار می آیند. بیشتر این نقاشیها به شیوه ای ساده و ابتدایی و با رنگهای قرمز اخرایی، سیاه و یا زرد بر روی دیواره غارها کشیده شده اند.
جلوه های بارزتر هنر تصویری کهن ایران را بر روی سفالینه های مکشوفه از تپه سیلک(کاشان)، تپه حصار(دامغان) و …، می یابیم. این ظروف دارای رنگ بدنه ای نخودی یا صورتی که با شکلهای کژنمای انسانی و صور ساده شده حیوانی و نقوش هندسی به رنگهای سرخ، قهوه ای و سیاه نیز آراسته شده بودند.
مفرغینه های لرستان(سده ۱۲ تا ۸ ق.م) نیز از مهمترین جلوه های کهن ایرانی به شمار می آیند. در بررسی ویژگیهای تصویری این اشیاء مفرغی می توان لوح منقوش تیردانها را مثال آورد.
آنچه کار هنرمندان اعصار مختلف را به هم پیوند می دهد تشابه کلی روشی است که آنان برای بیان مقاصدشان به کار می بردند. تصویرگران پیش از تاریخ طبیعت نگار نبودند و پدیده های واقعی را بر حسب ذهنیت خویش به نشانه های رمزی تبدیل می نمودند.
با تاسیس امپراطوری هخامنشی و تسلط ایرانیان بر سرزمینها و اقوام مختلف، فرهنگها و سنتهای هنری سرزمینهای مغلوب در کنار هنر عیلامی، فرهنگ و هنر این عصر را بوجود آوردند. هنر تصویری هخامنشی در هنرهای فلزکاری، مهرها، نقش برجسته ها و تکه نقاشیهای یافت شده در گنج خانه تخت جمشید قابل مشاهده و بررسی می باشد.
دوران پارتی شاهد برخورد تمدن یونانی(هلنیستی) و ایرانی است، باعث بوجود آمدن فرهنگ و هنر یونانی ایرانی نیز گردید و گاهاً طبیعتگرایی و مضمونهای اساطیری یونان در آثار این دوره قابل تشخیص می باشد.گچبری رنگی و نقاشی دیواری از هنرهای رایج در عصر اشکانی بودند آثار متعلق به این دوره مؤیدی بر این امر می باشند. احتمالاً روش دیوارنگاری برگرفته از غرب بود و در اینجا با گچبری تلفیق شده بود. البته نقوش نیز از این تأثیر بی بهره نبودند. از این دوره چند دیوارنگاره در بقایای کاخ کوه خواجه باقی مانده است.
نقاشیهای پارتی بیشتر از این جنبه اهمیت دارند که ریشه سنتهای نقاشی بعد از اسلام را در آنها می توان یافت. اساس هنر ساسانی را عناصر کهن ایرانی و آسیای غربی تشکیل می دادند، عناصری که از طریق رجوع به سنتهای هخامنشی احیاء شده بودند. هنر ساسانی از برخی ویژگیهای هنر پارتی هم بهره گرفت و بدین سان باعث تداوم آنها شد. از تلفیق این عناصر گوناگون زبانی نو شکل گرفت که نه فقط واژگانی مناسب برای توصیف عظمت، اقتدار و تجمل شاهان ساسانی داشت، بلکه عمیقاً از قابلیتهای ذوق و اندیشه ایرانی نیز برخوردار بود.
از این دوره آثار نقاشی و گچبری تزئینی کمی در دسترس وجود دارد اما شاید بتوان نقش برجسته های ساسانی را ملهم از نقاشیهای این دوره دانست.
در این عصر «مانی» که مدعی نبوت بود عقاید خود را که مجموعه ای از اعتقادات و نظریات آئینهای بودا – زرتشت- مهرپرستان و مسیح بود و به وسیله نقاشی تبلیغ و ترویج می نمود. هنر مانوی با درآمیختن هنر آسیای مرکزی بخصوص هنر ایرانی ساسانی- هنر نقاشی و کتاب آرائی ایران را پایه گذاری نمود که در سراسر جهان بی نظیر بود، نقاشی های مانی دارای طرح و رنگ تند و باجلاست و بیشتر از رنگهای سرخ و ارغوانی و سبز سیر و روشن در زمینه آبی استفاده نموده است.
هنر نگارگری در صدر اسلام:
زمانیکه سخن از هنر و نگاره های اسلامی باشد باید اوج و اعتلای آن را در ایران جستجو نمود چرا که در آخر حکومت سلسله ساسانیان و پذیرش دین اسلام از جانب ایرانیان، اعراب سابقه هنری نداشتند به ناچار هنرمندان کشورهای تسخیر شده را به خدمت دستگاه پرقدرت و قدرتمند خویش گماشتند پس از یک دوره رکود در نگارگری به دلیل مسائل سیاسی، اعتقادی و اجتماعی با قدرت گرفتن امویان و تاثیرپذیری آنان از سیاستهای رومی و ایرانی و نیز توجه به سنتهایشان، باید قدیمی ترین نمونه های نگارگری پس از اسلام را در خارج از مرزهای ایران جستجو کرد.
مکتب بغداد:
نخستین مدرسه توسط خلفای عباسی در بغداد ساخته شد و در آن نگارگری و مصور کردن کتب انجام گرفت.از جمله کتبی که در این دوره مصور شد کتاب کلیله و دمنه است. این کتاب از زبان سانسکریت توسط ابن مقفع به عربی ترجمه شده بود. از نقاشان معروف مکتب بغداد ، عبداله بن فضل است که در سال ۶۱۹ هجری قمری به امر مصور کردن کتاب مشغول بوده است .
مکتب سلجوقی:
در مکتب بغداد بسیاری از تصاویر و نگاره ها با الهام از نقاشی ها و چهره پردازی های مسیحی که با هاله دایره یا شعله های نورانی انجام می گرفت در حالی که در مکتب سلجوقی کم کم خصوصیات ایرانی نقش مایه این مکتب گردید. از این دوران ظروف فلزی، سفالینه، نسخ خطی ، نقش های دیواری بسیاری باقیمانده که با بررسی آنها در می یابیم: که بیشتر نقش ها و تزئینات بر روی متن رنگ آمیزی شده اند و در نسخه های خطی برای مصور کردن آن، نقاشی بر روی صفحه کتاب بدون رنگ آمیزی قبلی مستقیماً انجام شده است . نقش لباس ها برخلاف و چین و چروک ، سایه روشن های مکتب بغداد با نقوش اسلیمی و گل و گیاه تزیین شده اند. از کتب مصور این دوره اندرزنامه است. مصور کردن داستان بهرام و آزاده یکی از موضوعات مهم نگارگری مکتب سلجوقی است.
مکتب مغولی (تبریز):
در اوایل قرن ۷ هجری، سرزمین تحت تصرف سلجوقیان در ایران بوسیله مغولان فتح شد و دامنه این تصرفات تا بغداد کشیده شد. با فتح ایران دو کشور بزرگ ایران و چین عملاً روابط تزدیکی پیدا کردند و ارتباطات فرهنگی و تجاری فی مابین این دو کشور برقرار شد و هنر مندان چینی به سرزمین ایران راه یافتند و مکاتب نگارگری با سبک و مکتب مغولی را در ایران تأسیس کردند . در این دوره مصور کردن شاهنامه نیز رواج داشته و نمونه زیبایی از شاهنامه مصور را که به نظر می رسد قدیمی ترین نسخه تا به امروز شناخته شده است و دارای ۸۹ مجلس می باشد به خط نسخ حسن بن حسن بهمنی در موزه توپقاپوی استامبول نگهداری می شود. شاهنامه دیگری از این مکتب دارای شهرت نسبتاً چشمگیری است بنام شاهنامه«دموت» نامیده می شود و در نیمه دوم قرن چهاردهم میلادی نوشته و نقاشی شده است.
مکتب مغولی(شیراز):
زمانی که مغول ها به ایران حمله کردند و بسیاری از شهرهای ایران صحنه تاخت و تاز آنان قرار گرفت، شیراز در امان بود و این خطه محل تجمع و زندگی هنرمندان و دانشمندان گردید. در این دوران آرامش زمینه های مختلف نکارگری، کتاب آرایی و خوشنویسی فراهم و به رشد و شکوفایی رسید به نام «مکتب شیراز» پایه گذاری گردید. از ویژگی های نقاشی این مکتب استفاده از رنگ در سطوح رنگی تفکیک شده و حضور بسیاری از عناصر و موتیف های عصر ساسانی در متن تزئینات است.
مکتب تیموری هرات:
تیمور در سال ۷۸۳ هجری قمری از شمال خراسان بزرگ به سوی یران حمله ور شد و در بهار همان سال شهر هرات را تصرف کرد و پس از لشکر کشی به مرکز ایران و جهانگشایی، سرانجام حکومت تیموری در زمان شاهرخ توجه به هنرمندان و برگزیده شدن هرات به پایتختی، موجب تأسیس مکتبی شد که امروز به« مکتب هرات» شهرت یافته است و فصل جدیدی از هنر نقاشی گشوده می شود. یکی از زیباترین آثار این دوره، مکتب هرات، کتاب کلیله ودمنه نصر اله ابوالمعالی است که در حال حاضر این کتاب در کتابخانه کاخ گلستان تهران نگهداری می شود. امتیاز مکتب هرات، تمایل نگارگران به دقت در نگاره ها و تفاصیل رسم و نازک کاری آن و تعداد رنگ ها و انسجام ، تناسب آنها و کثرت استعمال رنگ طلایی و پوشاندن زمینه با گیاهان و بوته ها و رنگ سفید است. شاهنامه معروف «بایسنقری» با صفحات مصور که نگارگر آنها شناخته شده نیست و خط آن متعلق به میرزا جعفر بایسنقریی ( میرزا جعفر تبریزی) است و در حال حاضر در کتابخانه کاخ گلستان نگهداری می شود. این نسخه گرانبها شیوه نقاشان ایرانی مکتب هرات را با موضوع صخره های مرجانی و حاشیه های جادویی با رنگ های فوق العاده نشان می دهد . ایجاد می کند . نه تنها در هنر اسلامی بلکه در هنر تمام جهان، این صخره ها به رنگ آبی تیره، فیروزه ای سبز، صورتی سرخ و سفیدشاخص و منحصر جلوه گر می شود. متأسفانه همچنانکه گفته شد نسخه های مصور فاقد امضای نگارگران است. از معروف ترین نگارگران این مکتب می توان از استاد «کمال الدین بهزاد هراتی» نام برد.
مکتب صفوی تبریز:
با به قدرت رسیدن شاه اسماعیل اول و تشکیل دولت صفوی در تبریز بار دیگر هنرمندان در کتابخانه سلطنتی جمع آمدند تا با ریاست بهزاد در کارگاه های مربوط به تهیه کتاب و مصور کردن نسخه ها به فعالیت بپردازند. علاوه بر هنرمندان مکتب هرات، نگارگران شیرازی نیز که پس از تصرف شیراز در سال ۹۰۹ هجری قمری به هرات آورده شده بودند در تشکیل مکتب نگارگری صفویه تبریز نقش عمده ای داشتند و از علایم مشخصه نقاشی های مکتب صفویه در نیمه اول این دوره پوشش لباس و اشخاص است که عبارت از عمامه است و از بالای آن میله یا علامت کوچکی به رنگ سرخ نمودار است و در هر تصویری این علامت دیده می شود،این علامت مربوط به خاندان صفوی است.
مکتب صفوی قزوین:
قبل از مرگ شاه طهماسب و پس از انتقال پایتخت از تبریز به قزوین عده ای از هنرمندان در این شهر استقرار یافته و به فعالیت هنری پرداختند. در مکتب قزوین به همت شاه اسماعیل دوم در کتابخانه پدری با نیت تجدید اعتبارات گذشته اقداماتی انجام شد از هنرمندان این دوره مظفر علی، سیاوش، شیخ محمد، میر مصور، صادق بیگ، آقا رضا و رضا عباسی ر ا می توان نام برد . سبک و روش کار ابتدا همان روش تبریز بود بعدها صحنه های مربوط به زندگی درباری و کم کم تزئینات جای خود را به ساده گرایی داد و هنرمندان به طبیعت گرایی روی آوردند. سر انجام با انتقال پایتخت به اصفهان دوران کوتاه مکتب قزوین نیز به پایان رسید و نگارگری وارد مرحله تازه ای شد.
مکتب صفوی اصفهان:
شاه عباس با انتقال پایتخت از قزوین به اصفهان به جمع آوری هنرمندان و تشویق آنان برای فعالیتهای هنری پرداخت. با تشکیل مکتب نگارگری صفوی اصفهان در سال ۱۰۰۰ هجری قمری شیوه و سبک خاصی در پیش روی هنرمندان قرار گرفت. از ویژگی های این مکتب روی آوردن هنرمندان به تک چهره پردازی و انجام نگارگری متفرقه به جای مصور کردن کتاب ها و نسخه ها است. ارتباط با نقاشان اروپایی و جهانگردانی که بدون رعایت قید و بندهای موجود در بین هنرمندان به راحتی و آزادی از هر چیزی که برایشان جالب بود اقدام به طراحی و نقاشی می کردند، باعث شد هنرمندان ما نیز به مردم توجه کنند و از حالت درباری و سفارشی بیرون آیند. علاوه بر مصور سازی شاهنامه که در حکومتی و توسط هر پادشاهی همواره مد نظر بوده است، در این مکتب به مصور کردن نسخه های دیگر مثل دیوان شعرا نیز پرداخته می شود.
مکتب زندیه:
شیوه نقاشی عینی و واقع گرای غربی آرام آرام جایگزین نقاشی ایران می شود . در فاصله میان قرن های دوازدهم و سیزدهم هجری یکصد سالی می گذرد تا هنرمندان ایرانی دوباره موفق شدند از دو عنصر ناهمگن یعنی نقاشی رنگ روغن اروپایی و شیوه سنتی صورتی تازه بیا فرینند که به نقاشی مکتب زند و قاجار معروف است و از شاخصه های این مکتب تزئینات گل و مرغ است که بر روی جلد کتاب ، آینه و …به بهترین و شاد ترین وجه ارائه شده است. در این شیوه جایگزین شده روش های چهره سازی و طبیعت پردازی استادان متقدم قرن دهم و یازدهم هجری تغییر پیدا می کند و از یاد می رود و ابزار تازه و ناشناخته ای چون رنگ روغن وبوم و به کار گرفته می شود و نقاش به جای صفحات کتاب زمینه کار خود را بر روی بوم یا قاب آینه، جعبه آرایش، قلمدان و یا دیوار جستجو می کند. استادان مهم عصر زندیه و قاجاریه نظیر آقا صادق، علی اشرف، آقا نجف، میرزا بابا و محمد علی و عبداله، میراث پراکنده و نامنظم ما قبل خود را درنهایت سعی دوباره تنظیم کردند و شکل دادند و با تحولی مختصر سبکی را بوجود آوردند که در کارگاه هنری گلستان با حمایت و تشویق فتحعلی شاه قاجار بنیاد شده بود و سبک نقاشی نیمه اول قرن سیزدهم را به حد کمال رساندند. نقاشی های رنگ روغن و بزرگ پارچه را با موضوعات بزم و رزم جلوس و تک چهره های شاهان، شاهزادگان، امرا، زنان و رقاصه ها، موضوعات حماسی، مذهبی را سفارش گرفتند و انجام رساندند.
در سال ۱۳۰۹ شمسی مدرسه صنایع قدیمه درکنار مدرسه صنایع مستظرفه به همت زنده یاد حسین طاهر زاده بهزاد به منظور احیاء هنرهای سنتی و ملی در تهران تاسیس شد، در زمینه هنر نگارگری ایرانی در این مدرسه استاد هادی تجویدی بعنوان اولین معلم نگارگری شروع به تعلیم و تربیت شاگرد نمود هنرمندانی چون مرحوم زاویه ،مقیمی تبریزی، علی کریمی، زیر نظر ایشان به کسب هنر نگارگری پرداختند، هنرمندانی که امروزه هر کدام استادی صاحب نام و برخی صاحب سبک در مینیاتور ایران اند و آثارشان در موزه های ایران و جهان نگهداری می شود. از دیگر استادان بنام معاصر می توان به: علی مطیع، حسین بهزاد، حسین الطافی، علی اسفرجانی، اکبر تجویدی، محمد تجویدی، کلارا آبکار، عیسی بهادری، محمود فرشچیان، مجید مهرگان، دکتر محمد رجبی ، رضا اصل نجفی( هنرمند زنجانی)و…،اشاره نمود.